ثروتمند شدن در بازار مالی به شرط…

موفقیت در بازار های مالی و کسب درامد میلیونی از بورس و بازار های مالی مشابه، حقیقتی است که رسیدن به آن مستلزم زمان، تجربه و نظم است. در این مدت سوالات بسیار زیادی در اینستاگرام و تلگرام برای من و پشتیبانی سایت ارسال شده است، خیلی از آنها واقعا من را ناراحت می کند، می دانم که در بین راه گم شده اند.

افرادی که به تازگی با بورس یا بازار های مالی مشابه آن آشنا شده اند و سرمایه زیادی از دست داده اند، یا افرادی که آموزش های مختلف دیده اند اما باز هم نمی توانند در بازار گلیم خود را از آب بیرون بکشند.

در مقاله های مختلفی سعی کردم تجربیات و نگاه صحیح را به دوستان منتقل کنم، اما به نظرم می آید نکته ای بسیار بزرگ را جا انداخته ام در این مقاله سعی کردم به وفور به اهمیت نظم و قوانین اشاره کنم با مثال هایی شما ذهن شما را به چالشی دعوت کنم که سمت دیگرش موفقیت در بازار مالی است.

در سایت شکارروند استراتژی رایگان و مطالب زیادی در ارتباط با نوع خرید و فروش در بازار یافت می شود، که دانستن همان استراتژی می تواند شما را به سود دهی مناسب برساند اما نکته ای مهم که عدم رعایت آن باعث می شود شما اگر بهترین استراتژی معاملاتی جهان را هم در اختیار داشته باشید به موفقیت نمی رسید مگر آن  نکته مهم را رعایت کرده باشید با من همراه شوید تا ببینیم چگونه در بازار مالی ثروتمند شویم.

معامله گری یا رژه نظامی

رژه نظامی یکی از منظم ترین اشکال رفتاری انسان در نوع خود است، هماهنگی دست، پا و سر در حرکاتی کاملا منظم و با قاعده در راستای حرکتی رو به جلو بدون در نظر گرفتن هر شرایطی که در طول مسیر در انتظار است و تفکر خالص به هدف که پایان رساندن مسیر رژه و به نمایش گذاشتن نظم و اقتدار یک گروهان از نظامی است.

در کل زمانی که به نظم فکر می کنیم حتما رژه یا ارتش در خاطرمان نقش خواهد بست، علت هم این است که نظم واقعی و هماهنگی را در رژه به صورت کامل در حال تبلور است، این نظم حرکتی باعث می شود که گروه نظامیان فقط به لحظه حال و فقط به رسیدن هدف فکر کنند زیرا آنقدر در رعایت نظم حرکتی غرق می شوند که حواشی در نگاهشان کاملا رنگ می بازد.

تکرار و مرور حرکات

یک سرباز را در نظر بگیرید که به تازگی وارد نیروی نظامی شده است، فارق از اینکه او در گذشته در چه خانواده ای بزرگ شده و چه عادات رفتاری داشته است، مسلما نظم رفتاری و حرکتی بسیار کمتری نسبت به سربازانی را داراست که سابقه حضور و تمرین بیشتر از او را در پادگان داشته اند.

علت این امر این است که:

1. او با قوانین نظامی و نظم آن آشنایی ندارد.
2. سابقه حضور در چنین نظمی را نداشته و تجربه نکرده است.
3. تجربه نظم رفتاری را تکرار و مرور نکرده است.

موارد بالا دلایلی هستند که یک فرد تازه وارد در پادگان نظامی تجربه می کند، حتی اگر تصور کنیم که او از خانواده ای آمده است که پدر خانواده نظامی بوده است نیز باز بحث سابقه حضور و تکرار رفتار منظم را مسلما در کارنامه خود نخواهد داشت.

هر چه باشد خانه راحت ترین جا برای هر انسانی است، لذا هر چقدر هم که در خانه نظم رعایت شود با پادگان قابل مقایسه نخواهد بود.

یک سری قوانین اولیه در پادگان در همان چند روز اول به راحتی در خاطر هر سربازی خواهد ماند، مثل ساعت بیداری، استراحت، ناهار و… در ادامه رفتار نظامی نیز برای یک فرد تازه وارد عادی می شود، زیرا انسان ذاتا خود را با محیط پیرامون خود وفق می دهد و با تجربه کردن چندین خاطره در ان محیط از شناخت کافی برای ادامه راه خود در آن محیط بهره خواهد برد.

اما…

اما برای یک رژه نظامی چطور؟ آیا هر سربازی که مثلا یکسال در محیط پادگان حضور داشته و با قوانین اولیه آن آشناست، رفتار نظام مند در پادگان را آموخته می تواند به رژه نظامی بزرگ بپیوندد؟

رژه ای در جلوی سران یک کشور برگزار می شود باید توسط افرادی انجام شود که تجربه کافی حضور در رژه و تمرینات مرتبط با آن را داشته باشند، معنی این امر این است که فقط افرادی می توانند در رژه بزرگ شرکت کنند که تمرینات سخت رژه را به حد کافی تکرار کرده باشند و آن را مانند عادتی روزمره در خاطر سپرده باشند، عینا شبیه رانندگی هماهنگی دست، پا، چشم و سر در راستای راندن یک اتومبیل مثال عینی از تکرار عادات منظم است که به صورت امری عادی در آمده و بدن بدون اینکه لحظه ای فکر کند عکس العمل مناسب از خود نشان می دهد.

رمز به وجود آوردن نظم حرکتی یا رفتاری در انسان تمرین و تکرار آن است، با تکرار یک حرکت به صورت عادت روز مره برای فردی تبدیل می شود که در نهایت بدون توجه به حواشی آن را انجام خواهد داد و خود را به هدف اصلی می رساند.

معامله گری نظم در اوج بی نظمی

یک معامله گر فردی است که می تواند در بازار مالی فعالیت داشته باشد و از خرید و فروش مستمر سود کسب کند و ثروتی افسانه ای خلق کند، این رویایی است اکثر افراد را به خود جلب می کند یا دست یافتن به ثروتی افسانه مانند وارن بافت یا جورج سورس یا خیلی دیگر.

آیا آنها افراد استثنایی هستند و دیگر مثل آنها پیدا نخواهد شد؟؟

خوب پاسخ این سوال خیر است هر ساله معامله گرانی را می بینیم که به ثروت های هنگفتی دست پیدا کرده اند و حتی سرعت انتقال ثروت به آنها در قبل نیز بسیار بیشتر شده است، پس رسیدن به هدف ثروت افسانه ای از طریق معامله گری چیز غیر ممکنی نیست و کاملا شدنی است.

کسب سود تضمینی در بورس، چطور و چگونه؟؟

باید درک کنیم که مسیر معامله گری مسیر سختی برای پول درآوردن است، از طرفی دیگر راحت ترین راه پول درآوردن معامله گری است.

بله یک تناقض آشکار در این میان است که باعث می شود اکثر افرادی که به این شغل روی آورده اند نا موفق باشند، مسئله درک این موضوع است که بازار مالی بسیار راحت می تواند شما خوشبخت یا بدبخت کند لبه ی پرتگاهی هستیم که باید بتوانیم از آن عبور کنیم چنین حسی باعث می شود هر فردی نتواند از نظر روحی خود را برای عبور آماده کند.

استرس شکست و سقوط با شوق عبور از این پرتگاه آمیخته می شود فرد بدون آنکه بداند رفتار احساسی غلطی را از خود نشان می دهد.

ولی چرا این اتفاق می افتد؟ حال به مثال بالا بر می گردیم رژه نظامی برای افرادی راحت خواهد بود که تمرین زیادی کرده اند و تجربه خوبی در بازار به دست آورده اند.

بازار مالی ذاتا دارای  بی نظمی خاصی است لذا پیدا کردن الگویی خاص که همیشگی و قابل تکرار باشد کمی سخت است، حتی اگر تکرار شود آنقدر بی نظم این اتفاق می افتد که می بینیم اکثر افراد یا آن را تشخیص نمی دهند یا به طور دائم توانایی تشخیص آن را ندارند.

بی نظمی حاکم بر بازار چند علت مهم دارد، اول اینکه افرادی که در بازار مشغول به فعالیت هستند سلایق مختلف م متفاوتی دارند در آنها حرفه ای  وجود دارد مبتدی وجود دارد و… در کنار اشخاص حقیقی اشخاص حقوقی، بانکها و… نیز هستند که به راحتی روی بازار مالی تاثیر می گذارند، پس داشتن یک احساس واحد در اکثر معامله گران بازار تقریبا امری نشدنی است.

دوم اینکه بازار گردان نیز به این بی نظمی دامن می زند زیرا باید بازار را به سمتی ببرد که به نفع خودش باشد، یک معامله گر در لحظه حال نمی تواند تشخیص دهد که بازارگردان و بازیگر یک بازار بالا رفتن قیمت به نفعش است یا پایین آمدن آن پس بی نظمی مجدد تشدید می شود.

بیایید بازاری مثل بورس تهران را با بازار مسکن مقایسه کنیم یا حتی بازار دلار و سکه خوب بازار بورس تهران بسیار پویا است و هنوز که هنوزه جای سرمایه گذاری دو چندان را دارد اما واقعا چرا این بازار نسبت به باقی بازار ها چسبندگی کمتری دارد؟؟

بورس تهران، فرهنگ سرمایه گذاری

در بازار مسکن سرمایه گذارانی حضور دارند که مسلما از تمکن مالی خوبی برخوردارند، لذا به این راحتی مال خود را نمی فروشند یا بهتر بگوییم زیر قیمت نمی فروشند بیشترین چسبندگی برای بازار مسکن است، بعد از آن بازار طلا و سکه را داریم که بازار گردانی قوی در سمت دیگر آن مشغول چرخاندن بازار است زمانی که احساس کند باید قیمت پایین بیاید اینکار را انجام می دهد افراد با سرمایه های خرد هم در این بازار بسیار یافت می شوند، بزرگان آن بازار هم افرادی با تجربه با تمکن مالی خوبی هستند.

اما بازار بورس تهران چطور است؟؟

این بازار تعدادی معامله گر قدیمی دارد که اکثر آنها وضعیت مالی خوبی دارند، صبر و حوصله زیادی دارند لذا تورم و رشد بازار آنها را ثروتمند کرده است، اما از طرفی با اقشاری طرف هستیم که از هر طبقه مالی در بورس سرمایه گذاری کرده اند پول انها ترسو است و حق هم دارند آنها با فرهنگ سرمایه گذاری آشنا نشده اند.

در یک کشور بزرگ مثل آمریکا فرهنگ سرمایه گذاری در بورس سالهاست که در بین مردم رایج شده است، اما بدنه عامی بورس تهران افرادی هستند که با رویای بدست آوردن ثروت یک شبه به این بازار آمده اند.

لذا با اولین نا ملایمی بازار سیل خروج نقدینگی از این بازار باعث سقوط قیمتها می شود.

سرمایه گذاری در بورس یا سربازی در پادگان نظامی

بازار مالی همان پادگان نظامی است، قرار نیست همه سربازارن در نهایت درجه دار بشوند یا بتوانند در رژه نظانی شرکت کنند عده معدودی به این مرحله خواهند رسید.

در بازاری مانند فارکس هم ما معامله گران بسیار زیادی داریم، اما اکثر نا موفق هستند پس مهم بازار که در آن فعالیت داریم نیست مهم نظم و الگوی نظامی است بیاید با هم به ارتباط این پادگان با پادگان نظامی بپردازیم.

در بازار مالی یک فرد تازه وارد با هزار آرزو وارد می شود، مرحله اول بدون آموزش از روی دست دیگران شروع به معامله می کند اکثریت افراد در بازار صعودی جذب آن می شوند و مسلما معاملات اولیه آنها با سود سرشاری همراه خواهد شد.

در مرحله بعد بازار به سمت اصلاح می رود این جاست که اکثر این معامله گران نوپا از بازار خارج می شوند سود بدست آمده از بین می رود یا از آن بدتر زیانی نیز به سرمایه اشان وارد می شود.

خوب معمولا بازار زمانی عضو جدید می گیرد که در انتهای موج بزرگ خود قرار دارد.

بعضی از معامله گران به آموزش روی می آورند، خوب چراغی در مسیر آنها روشن شده است اما انتخاب مسیر بسیار دشوار است در این مرحله با آموزشی که دیده اند شروع به معامله در بازار می کنند، چند معامله موفق دارند بسیار خوشحال می شوند و احتمالا تصمیم می گیرند که حجم پول خود را در بازار افزایش دهند.

خوب همین جاست که زیان می کنند در این مرحله مجدد معامله بعدی را باز می کنند و باز هم زیان می کنند، به این نتیجه می رسند که استراتژی دیگر جوابگو نیست به سراغ آموزشی دیگر می گردند معمولا این سیکل سالها تکرار می شود.

در انتها یا این افراد ایراد کار خود را می فهمند یا از بازار اخراج می شوند.

ولی به راستی ایراد کار این افراد کجاست؟؟ آنها که هم آموزش دیده اند هم در بازار سود کرده اند پس چرا معامله گری موفق با سود دهی مستمر نمی شوند؟؟

عدم رعایت نظم رفتاری و معاملاتی

به شخصه بالای ۱۰ کلاس مختلف از پایه ای تا پیشرفته شرکت کردم و باز هم می کنم، اما استراتژی من تغییر نمی کند فقط آن را کامل تر می کنم.

رمز کار همین است، استمرار و تمرین، مشکلی است که معامله گران آن را نادیده می گیرند.

این موضوع اتفاق نظر اکثر معامله گران موفق دنیاست که استراتژی با درصد صحت بالای ۵۰ درصد می تواند در یک بازار بعد از مدتی معجزه بیافریند.

پس اصلا نیازی نیست که آموزش های مختلف ببینیم تا ثروتمند شویم، اگر سیستمی بالای ۵۰ درصد معاملاتش در بازار موفق است قطعا می تواند شما را ثروتمند کند، فقط باید این استراتژی مانند رژه نظامی با نظم و اهمیت خاصی رعایت شود.

باید طوری به استراتژی پایبند باشید که انگار دارید رانندگی میکنید، همان قدر هماهنگ رفتار کنید.

فقط در لحظه حال معامله کنید معامله ای که هنوز بسته نشده است را خرج نکنید، با پولش رویا بافی نکنید این کار تمرکز شما را از بین می برد زیادی خوش بین می شوید، بهترین کار این است به معامله کردن فکر کنید اینکه چطور باید حد زیان خود را حفظ کنید و چه زمانی باید سود شناسایی کنید.

در این میان ممکن است ۳ تا ۴ معامله پشت هم زیان کنید، نباید احساساتی شوید باید فقط به معامله کردن ادامه دهید و اصلا تصور نکنید که شکست خورده اید.

این معاملات جز هزاران معامله ایست که شما انجام خواهید داد.

اینگونه است که بعد از مدتی  شما تبدیل به سربازی می شوید که در خط مقدم رژه نظامی قرار دارد، فقط به سمت هدف حرکت می کند و از محیط تاثیر نمی گیرد بارها به من گفته شده است چرا نام دوره آموزشی بورس تهران استراتژی چریکی است حال این موضوع کاملا روشن است، من با الهان گرفتن از رژه نظامیان و نظم قوانین آنها سیستم را طراحی کرده ام لذا بهترین اسم برای استراتژی که سراسر نظم و قانون است نامی نظامی است.

حال تصور کنید شما با استراتژی طرف هستید که بالای ۸۰ درصد در معاملاتش موفق است شما کافیست نظم و انضباط را رعایت کنید و سختی کار و فقط رعایت یکسری قوانین و تبدیل آن به عادات روز مره است، برای مطالعه درباره استراتژی چریکی روی کلمه آن کلیک کنید.

نتیجه گیری

کسب ثروت در بورس چند اصل دارد:

• داشتن استراتژی موفق که بالای ۵۰ درصد در معاملاتش صحت داشته باشد.
• داشتن حد زیان کوچک و حد سود بزرگ.
• داشتن قوانین سفت و سخت مدیریت ریسک و سرمایه.
• رعایت نظم و قوانین استراتژی به صورت عادات روزمره زندگی.

اگر این چهار اصل را رعایت کنید شما قطعا یکی از ثروتمندان بازار مالی خواهید شد.